ای زن ، ای خواهر ، ای دخت افغان !
صالحه ( رشیدی ) صالحه ( رشیدی )

به کدام رنج هایت مرحم گذار شوم ؟

من و تو در جامعه زاده شده ایم که مثل عنکبوت در تار ها ی خام عنعنه  و سنت ها کهن و آسیب پذیر پیچیده ایم  ،و  مانند کرم ابریشم در خود می تنیم با پرواز از تنگی محیط  ارمغان و بهای ارزشمندی بجا میگذاریم    

نا بسا مانی ها را با صبر وشکیبائئ تحمل وشلاق زشت بد بختی ها را می کشیم اما     و با وجودیکه نیم نفوس جامعه را میسازیم  اما نقش ما را ارباب های سیاسی و تجاران مذهبی کم رنگ ساخته و به هر نوع کار وفعالیت ما روایت مکشند وچیز که به نفع شان باشد آنرا به شریعت رجعت می دهند ومسایل که باعث رشد فکری زن و رشد استعداد وتوانائئ شان می شود محدود ساخته . نا روا می دانند 

ای زن ، ای خواهر از چه بنویسم ،

از فقر و تنگدستی هایت که با دل افسرده به کوچه ها سر گردان ودست به گدائئ گرفتئ واز صبح تا شام با هزاران الفاظ زشت ورکیک دمساز می شوی ،و به لباس چرکین و پاره ،پاره و عذر وزاری هایت می خندند ویا غرض استفاده های نا مشروع از تو دعوت می شود ، ویا به جبر اکرا به تو تجاوز می کنند  .

ای زن ، ای خواهر هم وطن ،

رنج من وتو بی شمار است سال ها در ظلمت زیسته ایم وبه روزنه های امید دل بسته ایم واز علم ومعرفت بی بهره بوده ایم و آموزش را برای من تو گنا ه مایه شرم میدانند

وچار چوب خانه را برای بهتر زیستن با سیم های خار دار و کنایه های زشت با تحقیر و جیر دادن آماده کرده اند

ای خواهر ، صفت من وتو این است ، آشپز خوب ، کلاشوی خوب ، غلام وفرمانبردار خوب ،وخدمتگار بی مزد ،سنگ زیرین آسیاب باید بود ،

ای خواهر !

 از عصر امروز برایت می نویسم ،که در وطنم چسان با تو معا مله میشود در بد دادن ها ، گرفتن طویانه ها ( ولور ) تبادله دختر با دختر ،تبادله با مواشی وزمین وخرید وفروش ظلمانه در منطقه شینوار ، ومجبور به کار های شاقه مثل شخم زدن زمین ، تربیه مواشی ،قالین بافی    وهزاران فیصله های وحشیانه که دور از کرامت انسانی و نورم های حقوق بشر وشریعت اسلامی است صورت میگیرد

ای خواهر !

از دیروز که زنده به گور شدن ها ، قربانی خشم رود نیل ،تبادله با آرائئ چند گاو وگوسفند ،خرید وفروش برای حرمسرائ های شیخ های عرب ،وبرده بودن داستانها صفحه های تاریخ را پر کرده است       اما امروز داستان های غم انگیز تو درد آورتر از دیروز است جان ترا ، فرزندترا ، شوهرت را ،در یک لحظ از تو میگیرند وهمیشه سوکوار در ماتم فرزند به خون خفته ات می نشانند وکسی نیت که مسوولیت بی سرپرست ( بیوه ) بودن ترا بیگیرد واز چنگال فقر ترا نجات بدهد .

ای خواهر ، برزم وپیکار کن که حق با تو خواهد بود بدست آورادن حق کار ساده نیست حق همیش خواسته شده داده نشده و برای پیروزی باید با علم ودانش که سلاح برندهء برای جهالت است آراسته شوی و در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ،فرهنگی وکلتوری ،تعلیمی و.تربیتی ،اقتصادی گام های استوار بردار ومعرف شخصیت خود شو دیگر تنگنای خانه و سیاه های دیگدان جاییت نیست ودیگر به جیب شوهر متکی مباش توانمندی اقتصادی کمک با همسرت است.


November 2nd, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي